سه شنبه, ۵ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۴۸ ب.ظ
حی
انقدر دوستم داره که بعد از هر شب تاریکم یه صبح امید بهم نشون میده.
کی فکرشو میکرد؟ اصلا باورم نمیشه دیشب با اون اشک و با اون گریه خوابیدم
امروز چند تا چیز خیلی خوب یاد گرفتم:
اول اینکه آدم باید برای چیزی که واقعا عاشقشه زحمت بکشه. باید با جون و دل بره سمتش. تنبلی خودش بزرگترین سد راهه. باید با تمام وجود بری دنبالش. کارایی که بقیه نکردنو بکنی
دوم اینکه باید هر چی داری توی هر لحظه آماده باشی که ببخشی. هر چی که داری ینی همه چی.....
پ.ن: یک جمله ای امروز شنیدم که فکر نمیکنم تا عمر دارم یادم بره:
تا حالا یک برگ از درخت نیفتاده که به اراده ی من نبوده باشه چون اراده ی من اراده ی اونه....
کاش خیلی تمرین کنیم که اراده ی خدا ارده ی ما باشه. هر چی اون میخواد ماهم بخوایم
- ۹۴/۰۸/۰۵