ماهِ سِوُم

اینجا چراغی روشن است...

ماهِ سِوُم

اینجا چراغی روشن است...

ماهِ سِوُم
طبقه بندی موضوعی
يكشنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۴، ۰۲:۳۰ ب.ظ

70

سوره قصص:


+ و هنگامى که (موسى) نیرومند و کامل شد، حکمت و دانش به او دادیم; و این گونه نیکوکاران را جزا میدهیم! (۱۴


+ «پروردگارا! من به خویشتن ستم کردم; مرا ببخش!» (قَالَ رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی فَاغْفِرْ لِی) خداوند او را بخشید، که او غفور و رحیم است! (۱۶)


+ موسى از شهر خارج شد در حالى که ترسان بود و هر لحظه در انتظار حادثه ‏اى; عرض کرد: پروردگارا! مرا از این قوم ظالم رهایى بخش (رَبِّ نَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ) (۲۱)


+ «پروردگارا! هر خیر و نیکى بر من فرستى، به آن نیازمندم!» (رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ) (۲۴)



  • ماه سوم

نظرات  (۲)

مرا عاشق چنان باید که هر باری که برخیزد

قیامت‌های پرآتش ز هر سویی برانگیزد

دلی خواهیم چون دوزخ که دوزخ را فروسوزد

دو صد دریا بشوراند ز موج بحر نگریزد

ملک‌ها را چه مندیلی به دست خویش درپیچد

چراغ لایزالی را چو قندیلی درآویزد

چو شیری سوی جنگ آید دل او چون نهنگ آید

بجز خود هیچ نگذارد و با خود نیز بستیزد

چو هفت صد پرده دل را به نور خود بدراند

ز عرشش این ندا آید بنامیزد بنامیزد

شعر از مولوی است

+با خودم گفتم موسی عاشق بود؟ یونس عاشق بود؟ داوود عاشق بود؟ یا بعدا عاشق شد؟

+گفتم اگر عاشق چنین باید، من کجای این مدارم؟ واقعا که ظلمت نفسی

پاسخ:
به نظر من اگر عاشق نبودند هیچ کدوم از این کارها رو نمیکردند. ینی از اول عاشق بودند
و هر کسی هم در این راه مرتبه ای دارد. هیچ دو نفری یکسان نیستند. استاد بزرگم جناب آقای ابراهیمی دینایی میفرمودند که سلمان و اباذر هر دو بندگان خوب خدا بودند ولی مراتبشون یکی نبود. حتی فکر هم نمیکردند که از لحاظ مرتبت با هم فرقی دارند طوریکه گفته اند اگر اباذر میفهمید که سلمان تا کجاها رفته و رسیده حتما کارش به جنون میکشید
خلاصه که هر گل یه بویی داره
موسی دیگری را غیر عمد کشت و گفت خدایا ظلمت نفسی
من هر روز خودم را عمدا زجرکش می کنم در گناه بی آنکه حواسم به خودم باشد و به خدا
و نهایتا اگر در نمازی که قرار بود موقع خواندش اینطور فرض کنم که خدا را می بینم و اگر من او را نمی بینم او مرا می بیند،  در هنگام نماز اگر یادم بیافتد گنهکارم، تازه اگر، سرسری یک خدایا ببخشی می گویم با آنکه همان لحظه می دانم قرار بوده موقع نماز همه چیز غیر از خدا را از خود دور کنم و می دانم که همه اش دروغ می گویم وخدا هم می داند
و باز تکرار این دروغ
و تنها دلخوشیم آن است که روز ندایی برسد که آیا وقت آن نرسیده که به سمت خدا بازگردی? و خدا کند در آن لحظه هنوز نفسی و دقیقه ای و همتی و عملی برای جبران باشد 
خدایا به کرمت و رحمتت ما را محاسبه کن نه با عدالتت
آمین

پاسخ:
بله واقعا همینطوره
الهی آمین
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی