ماهِ سِوُم

اینجا چراغی روشن است...

ماهِ سِوُم

اینجا چراغی روشن است...

ماهِ سِوُم
طبقه بندی موضوعی
سه شنبه, ۱ تیر ۱۳۹۵، ۰۱:۴۷ ب.ظ

135

در میان جمع تنها نشسته بودم 

که صدای خداوند به من رسید 

همان دم چشم های تاریک من فروغ یافت 

و شعله ای از آتش بر دهان من نهادند


اکنون می خندم و لبخند می زنم 

که چقدر زندگی خوب و زیباست


اگر چه پای مرا در راهی خلوت و خاموش نهاده اند

به شادی جمع را ترک می گویم 

تا در باغ خویش گشت و گذار کنم


و در این گردش

دستهایم را از میوه ها و گل ها پر کنم 

و با دلی پرنشاط به خورشید سلام کنم

که سرتاسر باغ را برافروخته است 


همراه بادها می روم 

که بوی خوش گل و یاسمن را 

تا گرداب ها با خود می برند


سرانجام به جایی می رسم که یاس های بلند می رویند 

و چهره های خود را چون قدیس هان سفیدرو به سوی خدا می کنند


و هنگامی که یاس ها به نماز و نیایش می آیند

من نیز با آنها بر زمین زانو می زنم

زیرا خود را در پرستشگاه قدس الهی می یابم


🔺هلن کلر


📓کیمیا ج ۳ ص ۳۰ 

🔺به اهتمام: حسین الهی قمشه ای/احمد بهشتی

  • ماه سوم

نظرات  (۱)


با فالو کردن موافقین
پاسخ:
البته. چرا که نه :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی