ماهِ سِوُم

اینجا چراغی روشن است...

ماهِ سِوُم

اینجا چراغی روشن است...

ماهِ سِوُم
طبقه بندی موضوعی

78

قطع این مرحله بی همرهی خضر میسر نشود....




  • ماه سوم

77

خدایا من از هیچ چیز و هیچ کس به جز تو نمیترسم. میدونم هر انسانی توی این دنیا سهم خودشو داره و هیچ کس جای کس دیگه رو تنگ نکرده و نمیکنه. زمین انقدر وسیع و گستردست که جای برای موفقیت همه هست. من از خوشحالی همه خوشحالم و برای همه ی آدمها از تو سعادت و آرامش میخوام. من برای راهی که دوست دارم تلاش میکنم. تلاشی با امید. بقیه هم دست خودت. خدایا من برای هیچ کسی شکست و ناامیدی رو آرزو نمیکنم. وقتی تو با همه مهربونی چرا من نباشم؟ خدایا همه رو به همه آرزوهاشون برسون. من از خوشحالی همه خوشحالم...

  • ماه سوم

76

هفت ملیاردنفر دور هم اند اما باز


برترین دغدغه ی نوع بشرتنهاییست 



مجتبی سپید



  • ماه سوم

75


تنها تویی که هستی و غیر از تو هیچ نیست


ای هرچه هست و نیست به تنهائیت گواه




شهریار 



  • ماه سوم

74

من حرف با خدای خودم میزنم نه دوست

وقتی کلید هست چه حاجت به در زدن...

  • ماه سوم

73

پوریا نگاهی به پاهای دختر کرد و ناگهان گفت: تو... پاهای تو زخمی نیست!

دختر جوان خندید و کنارش نشست و گفت: نه، پاهای من زخمی نیست. من بر فراز درد راه می روم...

باورش نمیشد. دختر جوان گفت: درد یعنی باورِ درد. خار، درون ماست، تا وقتی با آن روبرو نشویم وجودش را باور نمیکنیم. باید بر خارهای درونمان غلبه کنیم. باید روحمان را بر فراز خارها پرواز دهیم تا دیگر نتوانند آزارمان دهند. من درونم خارهایی دارم که میتوانند آزارم بدهند اما پیش از ورود به این کوه، خارهایم را میشناختم و نادیده میگرفتم. خارهای ریزی که ابتدا بی ارزش به نظر می آمدند همان شمشیرهایی اند که آدم را از پا در می آورند. من بزرگترین خارم را پذیرفته ام! این خارهای ریز دیگر نمیتوانند آزارم دهند.

پرسید بزرگترین خار درون تو چیست؟

دختر سیاه پوش گفت: شکست تلخ، ناامیدی.!

بغضی گلوی جوان را فشرد. رو برگرداند و به خارها نگاه کرد. به خارهای ریز درونش که اینگونه از پا درش آوردند.

می توانی کمکم کنی تا بر این خارها غلبه کنم؟
دختر جوان گفت: می توانم... سعی کن دردش را بپذیری و به استقبالش بروی. سعی کن عاشق این درد بشوی. سعی کن این راه را باور کنی. اگر سرزمین ابدیت را پیش چشم داشته باشی خارها را نمی بینی.

پوریا کمی نشست، بعد برخاست و گفت راه بیفتیم...!!!!!




شاهدختِ سرزمینِ ابدیت / آرش حجازی

  • ماه سوم

72

یا ذوالجلال و الاکرام

 ای صاحب بزرگی و بنده نوازی



  • ماه سوم

71

در زمستان گرمم از گرمای تو

در بهاران شادم از آوای تو

فصل گرما گرمیش از قلب من

در خزان برگم و میمیرم به پیش پای تو

کاش فصل پنجمی در راه بود

کاش نامش فصل وصل ماه بود.....



خیلی از این شعر خوشم اومد. کاش ادامه داشت....



  • ماه سوم

70

سوره قصص:


+ و هنگامى که (موسى) نیرومند و کامل شد، حکمت و دانش به او دادیم; و این گونه نیکوکاران را جزا میدهیم! (۱۴


+ «پروردگارا! من به خویشتن ستم کردم; مرا ببخش!» (قَالَ رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی فَاغْفِرْ لِی) خداوند او را بخشید، که او غفور و رحیم است! (۱۶)


+ موسى از شهر خارج شد در حالى که ترسان بود و هر لحظه در انتظار حادثه ‏اى; عرض کرد: پروردگارا! مرا از این قوم ظالم رهایى بخش (رَبِّ نَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ) (۲۱)


+ «پروردگارا! هر خیر و نیکى بر من فرستى، به آن نیازمندم!» (رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ) (۲۴)



  • ماه سوم

69

ده نکته خوب :


١_ ترسناک ترین جای جهان ذهن شماست.


٢_ عمل باشید نه عکس العمل ، صدا باشید نه انعکاس صدا . 


٣_ مراقب بدن خود باشید ، زیرا تنها جایی است که تا آخر عمر در آن زندگی می کنید . 


٤_ اجازه ندهید رفتار دیگران آرامش درونی شما را بهم بزند . 


٥_ آرزو کردن برای اینکه جای شخص دیگری باشید ، یعنی نادیده گرفتن خودتان. 


٦_ ارزش شما با رفتار دیگران با شما، تعیین نمیشود. 


٧_ اگر کسی کار اشتباهی انجام داد، همه خوبی هایش را فراموش نکنین. 


٨_ قهرمان بودن یعنی ایمان به خود، وقتی دیگران به شما اعتقادی ندارند. 


٩_ کسانی که در گذشته زندگی می کنند، آینده خود را محدود می کنند. 


١٠_ هیچ یک از ما برنده یا بازنده به دنیا نیامده ایم ، انتخاب کننده به دنیا آمده ایم . 




  • ماه سوم