ماهِ سِوُم

اینجا چراغی روشن است...

ماهِ سِوُم

اینجا چراغی روشن است...

ماهِ سِوُم
طبقه بندی موضوعی

خدایا تو انرژی منی، توان منی، عشق منی....

بهم نیرو بده برای ادامه ی راهم. بهم نور بده برای پیدا کردن راهم. خودت راهنمای من باش و علمم رو زیاد کن.

و مرسی از اینکه منو میفرستی پیش برادرم. دلم براش یه ذره شده. فقط تو میدونی. مرسی که همیشه حالمو به موقع میفهمی....


برای همتون دعا خواهم کرد.... 3>

  • ماه سوم

پایدارى و بقاء عمل بسته به ارتباطى است که با خدا دارد. به همین مناسبت خداوند بزرگ در نخستین آیات که به پیامبر وحى شد دستور مى دهد که در آغاز شروع تبلیغ اسلام این وظیفه خطیر را با نام خداشروع کند(اقرء باسم ربک ).تنها سوره توبه است که (بسم الله ) در آغاز آن نمى بینیم چرا که سوره توبه با اعلان جنگ به جنایتکاران مکه و پیمانشکنان آغاز شده ، و اعلام جنگ با توصیف خداوند به رحمان و رحیم سازگار نیست .

  • ماه سوم

از یک نظر سوره ی حمد به دو بخش تقسیم مى شود بخشى از حمد و ثناى خدا سخن مى گوید و بخشى از نیازهاى بنده . چنانکه در عیون اخبارالرضا (علیه السلام ) در حدیثى از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) مى خوانیم : خداوند متعال چنین فرموده (من سوره حمد را میان خود و بنده ام تقسیم کردم نیمى از آن براى من ، و نیمى از آن براى بنده من است ، و بنده من حق دارد هر چه را مى خواهد از من بخواهد: هنگامى که بنده مى گوید بسم الله الرحمن الرحیم خداوند بزرگ مى فرماید بنده ام بنام من آغاز کرد، و بر من است که کارهاى او را به آخر برسانم و در همه حال او را پر برکت کنم ، و هنگامى که (الحمد لله رب العالمین ) خداوند بزرگ مى گوید بنده ام مرا حمد و ستایش کرد، و دانست نعمتهائى را که دارد از ناحیه من است ، و بلاها را نیز من از او دور کردم ، گواه باشید که من نعمتهاى سراى آخرت را بر نعمتهاى دنیاى او مى افزایم ، و بلاهاى آن جهان را نیز از او دفع مى کنم همانگونه که بلاهاى دنیا را دفع کردم . و هنگامى که مى گوید (الرحمن الرحیم ) خداوند مى گوید: بنده ام گواهى داد که من رحمان و رحیمم ، گواه باشید بهره او را از رحمتم فراوان مى کنم ، و سهم او را از عطایم افزون مى سازم . و هنگامى که مى گوید (مالک یوم الدین ) او مى فرماید: گواه باشید همانگونه که او حاکمیت و مالکیت روز جزا را از آن من دانست ، من در روز حساب ، حسابش را آسان مى کنم ، حسناتش را مى پذیرم ، و از سیئاتش صرف نظر مى کنم . و هنگامى که مى گوید (ایاک نعبد) خداوند بزرگ مى گوید بنده ام راست مى گوید، تنها مرا پرستش مى کند، من شما را گواه مى گیرم بر این عبادت خالص ثوابى به او مى دهم که همه کسانى که مخالف این بودند به حال او غبطه خورند. و هنگامى که مى گوید (ایاک نستعین ) خدا مى گوید: بنده ام از من یارى جسته ، و تنها به من پناه آورده گواه باشید من او را در کارهایش کمک مى کنم ، در سختیها به فریادش مى رسم ، و در روز پریشانى دستش را مى گیرم . و هنگامى که مى گوید (اهدنا الصراط المستقیم ...) (تا آخر سوره ) خداوند مى گوید این خواسته بنده ام بر آورده است ، و او هر چه مى خواهد از من بخواهد که من اجابت خواهم کرد آنچه امید دارد، به او مى بخشم و از آنچه بیم دارد ایمنش مى سازم .


عاشقتم خدا 

  • ماه سوم

خدا آسمان ها و زمین را به حق آفرید؛ در این آیتی برای اهل ایمان است...


خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً لِّلْمُؤْمِنِینَ

  • ماه سوم


بعد یک عمر منتظر ماندن

اسم بابا در امده امسال

شادی از چشمهاش معلوم است

همه یِ خانه سر خوش و خوشحال



یازده سال ِ منتظر مانده

زائر خانه ی خدا بشود

یازده سالِ گریه میکرده

راهیِ مروه و صفا بشود



وقت رفتن برای بدرقه اش

همه تا پای کاروان رفتیم

زیر قرآن کمی تبسم کرد

گفت نامهربان ،گران ،رفتیم



هرکسی حاجتی به او میگفت

بچه ام را دعا بکن حاجی

مادرم مدتیست بیمار است

جای ماهم صفا بکن حاجی



در مدینه بقیع یادم باش

هر کسی داشت خرده حاجاتی

خواهر کوچکم صدایش زد

یک لباس عروس و سوغاتی



رفت بابا سوار ماشین شد

بغض مادر که ناگهان ترکید

گفت باگریه و دعایی خواند

به سلامت برید و برگردید



تِِلِفن زد پدر به او گفتم

 ریسه های حیاط را بستم

کار دارد هنوز کوچه ولی

سخت دلتنگ و منتظر هستم



گفت مُحرم شدیم در شجره

حس وحالش شده است معراجی

گفت باید کچل شوم پسرم

بعد ازین ها به من بگو حاجی



خواهرت هر چه گفته بودانجا

همه را یک به یک خریدم من

راستی، ساعتی که تو گفتی

هر چه گشتم ولی ندیدم من



گفت چونکه مدینه اولیٓ است

قبل عید غدیر میآید

کارها را عقب نَیٓندازم

به خیالی که دیر میآید



تِلِفن قطع شد وٓ ما هر روز 

از رسانه پی خبر بودیم

گاه مشعر و گاه هم عرفات

چشم گردان، پیِ پدر بودیم



روز قربان حدود ساعت ده 

خبری زود حرف مردم شد

کشته های زیاد در عرفات

عید در کام مادرم گم شد



زنگ خانه مدام هی میزد

خبر از مکه و منا دارید؟

پدر آیا سلامت و خوب است؟

صدقه هم کنار بُگذارید 



خواهر کوچکم نمیفهمید

مادرم منحنی و خم شده بود

انتظار و سکوتِ نافرجام

خانه یکسر تمام غم شده بود



اسمها را دوباره میخواندیم

دارد آمار میرود بالا 

صد و ده _نه دویست _نه سیصد

ناگهان اسمی آشنا حالا


مادر از حال رفته غش کرده

چند زن دور او به دلداری

خواهرم کوچک است دق نکند

پس کجایی پدر بیا یاری


صوت قرآن صدای الرحمان

راه را طی نکرده برگشتیم

خواب هستم و یا که بیدارم

چقدر زود بی پدر گشتیم



گفته بودی که زود میآیی 

قول دادی درست قبل غدیر

پای قولت چرا نماندی پس

حق بده پس اگر شدم دلگیر



داده بودم برات بنویسند

روی یک پرچم بلندِ سه رنگ 

پدرم حجُ وسعی تو مقبول 

وٓکنارش دوبیت شعر قشنگ



چقدر نقشه بود توی سرم 

مثلاً نقل وقت آمدنت

گوسفندی برات سر ببریم

یک عرق چین به رنگ پیرهنت



کارتهایی که نام تو خورده

دعوت دوستان به صرف نهار

چه بگویم به دخترت بابا

نه ، نمانده براش صبر و قرار



چه کسی میدهد به او پاسخ

گونه ای که به او زیان نرسد

کاش ساکی که پر ز سوغاتی است

هرگز اینجا به دستمان نرسد



چِقٓدٓر زود دیر شد بابا

خستگی مانده است تویِ تنم

از سفر قبل امدن باید

ریسه ها را یکی یکی بِکَنَم



راستی گوییا اجل نگُذاشت

سر خود را کچل کنی بزنی

گفته بودی بگویمت حاجی

حاج بابای مهربان منی


سید_امیر_حسین_میرحسینی

  • ماه سوم

ای خوش آن دوران که پیش از روز و شب

‏ فارغ از اندوه و خالی از تعب

متحد بودیم با شاه وجود

 نقش غیریت بکلی محو بود

متحد بودیم و یک گوهر همه‏

 بی سرو و بی ‏پا بُدیم آن سر همه

یک گهر بودیم همچون آفتاب‏

 بی گره بودیم و صافی همچو آب

........

  • ماه سوم

خدای من...

در پوشیدن این راز به من کمک کن لطفاً..... نمیخوام آبروی کسی رو ببرم..... خودت از فکرم خارجش کن.... لطفاً...... لطفاً....... لطفاً...........

  • ماه سوم

هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ 

و او به هر چیزى داناست

  • ماه سوم

ماهےِ افْـتاده بَر خاڪِ پَریشـان دیـدِه اے؟

مَن دقیقــا" تا هَمان انْدازه ویــرانِ تــُواَم ...

  • ماه سوم

امروز روز خوبیست. دلم بی بهانه میخندد. قلبم بدون مرز مهربانی میکند. جانی تازه در رگهای من است. نمیدانم کدام پرنده پای پنجره ام دعا خوانده. من هیچ نمیدانم....

فقط امروز تا جایی که هست، زندگی میکنم.........


* امروز: جکسون پولاک، دکونینگ و مارک روتکو در موزه هنرهای معاصر تهران

بخشی از مهم‌ترین آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران با عنوان ˝ذهنیت ملموس˝ از روز 24 شهریور ماه ساعت 6 بعدازظهر در معرض دید علاقه‌مندان قرار دارد.

+ شاید دوستانی رو اینجا ببینم.... به امید دیدار

  • ماه سوم